پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
در قلبم
نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391
بازدید : 504
نویسنده : hosein

 

در قلبم یکی مرا صدا میزند ، میشنوم، یکی نام مرا فریاد میزند ، حس میکنم یکی مرا احساس میکند

در قلبم یکی بی قرار نشسته ، به عشق همیشه با هم بودن با رویاهای قلبم عهد بسته 

در قلبم یکی مرا صدا میزند ، یکی درد دلهای مرا جواب میدهد، هر زمان شادم او شاد است و هر زمان که غمگینم، او نیز پر از غم است

من تنها یکی را در قلبم دارم ، همانی که تنهایی ام را با عشق پر کرده ، همانی که رویاهایم را به حقیقت نزدیک کرده

تو در قلبمی و مرا درک میکنی ، تو میفهمی و مرا آرام میکنی ، میدانی چقدر دوستت دارم و به خاطر همین است که سکوت میکنی

همین سکوت است نشانه عشق تو ، چه زیباست در آن لحظه لبخند روی لبان تو

خودت میدانی که میدهی به من نفس ، خودت میدانی چه هستی برایم ، چه کردی با دلم ، من چه کسی بودم و اینک با تو چه شده ام!

هیچکس نمیتواند جز من و تو عشقمان را درک کند ، محال است قلبم بی تو این دنیا را ترک کند، زنده میمانم تا جایی که بتوانم در این دنیا در کنارت ، میرویم با هم از این دنیا ، بگذار خورشید سوزان هر چه میخواهد بر روی دریای عشقمان بتابد!

چراغ راه عشقمان همیشه روشن است ،بگذار شب بیاید و جای روشنی ها را بگیرد 

در قلبم یکی مرا صدا میزند ، صدایش دیوانه میکند مرا ، احساسش عاشقتر میکند مرا

احساسی همصدا با نفسهایم ، نفسهایی که همنواست با احساسات تو

چه زیباست نوای نفسهای قلب تو

یک هیچ تا ابد به نفع تو....


:: موضوعات مرتبط: جملات عاشقانه و زیبا , ,



تسلیم عشق
نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391
بازدید : 536
نویسنده : hosein

آهای عشق ، من تسلیم تو هستم…
آهای عشق ، من هیچ حرفی در برابرت ندارم که به زبان بیاورم…
تو مرا شکست دادی ای عشق… من تسلیم احساسات آتشین تو میباشم…
آهای عشق ، تو مرا خیلی شکنجه دادی ، مرا عذاب دادی ، یک دنیا غم و غصه در وجودم جا دادی ، ولی من باز هم من با این همه عذاب تسلیم تو شدم…
ای عشق تو مرا در باتلاق زندگی فرو بردی ، تو مرا در زندان عاشقی اسیر کردی ، تو مرا در سرزمین دروغینت نگه داشتی تا من از تو دور نشوم…
آهای عشق من تسلیم تو هستم ، اینک که من تسلیم تو شده ام ،میخواهی دوباره مرا شکنجه دهی ؟. مرگ را به تو ترجیح دادم ، اما تو نگذاشتی که من خودم را از این دنیا و از تو راحت کنم…
ای عشق ، تو کجایی؟. فریاد مرا می شنوی؟.. گریه های را میبینی؟… غم و غصه های مرا احساس می کنی؟….. پس چرا پاسخی به من نمیدهی؟…
من تسلیم تو شده ام … آروز داشتم یک بار هم تو تسلیم من شوی !
تنها آروزی من این بود که من تو را فراموش کنم ! اما…!
اما نتوانستم فراموشت کنم ، تو احساسی را در وجود من قرار دادی که دیگر فراموشی تو زمان مرگم هست…! آهای عشق من تسلیم تو هستم…


:: موضوعات مرتبط: جملات عاشقانه و زیبا , ,



تعداد صفحات : 6
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد